سیاست رفتار با خانواده شوهر
برقراری روابط با خانواده شوهر مخصوصاً مادر شوهر از قدیم مسئلهی بزرگی بوده و میتوان گفت که هنوز هم هست و اگر در این رابطه اقدامات درستی انجام نشود، به پایههای روابط زن و شوهر صدمات جبرانناپذیری را وارد خواهد کرد. درگذشته اکثر عروسها در خانهی خانوادهی همسرشان ساکن میشدند و با آنها زندگی میکردند، اما باگذشت زمان کمکم این سنت کم رنگ شده و از بین رفت. در حال حاضر کمتر کسی را در فامیل یا نزدیکان خود میبینیم که راضی شود با خانوادهی همسر خود در یک جا زندگی کند؛ زیرا اکثراً معتقدند که این کار باعث ایجاد دخالت در زندگی آنها میشود و تقریباً هم درست فکر میکنند. البته بعضیها هم از اینطرف پشتبام در حال پرت شدن هستند و در عین نزدیکی و صمیمیت بیشازحد با خانوادهی همسر ادعا میکنند که آنها را هم چون خانوادهی خود دوست داشته و عزیز میشمارند که این کار هم غلط است. زیرا شما هرچقدر هم که بخواهید آنها را همچون خانوادهی خود بپندارید، اما بازهم با بروز کوچکترین مشکلی شما برای آنها فرزند شخص دیگری هستید و اولویت آنها دفاع از فرزندشان است؛ بنابراین در این شرایط شما ضربه میخورید زیرا از خود بیشازحد مایه گذاشتید و زمانی که از آنها توقع داشتید تا پشتتان باشند، آنها منافع فرزندشان را به شما ترجیح دادند. اما در این بین رفتار درست کدام است؟ آیا باید همان اول جایگاه خانوادهی شوهرمان را مشخص کنیم و تا جایی که میتوانیم از آنها دور بمانیم و بهنوعی گربه را دم حجله بکشیم؟ یا باید با آنها بینهایت صمیمی شویم و آنها را به خود ارجحیت دهیم؟ رفتار درست کدام است؟
در این مقاله با ارائهی چند راهکار عملی به شما کمک میکنیم که چگونه میتوانید همزمان هم محبوبیتان را در خانوادهی همسرتان حفظ کنید و هم با تکیه بر سیاست رفتار با خانوادهی شوهر، میختان را محکم در سنگ بکوبانید.
سیاست رفتار با خانوادهی شوهر
۱) تفاوتها را بپذیرید
در اولین قدم شما باید این موضوع را در نظر بگیرید که خانوادهی همسرتان قرار نیست مانند خانوادهی خودتان باشند و مانند آنها رفتار کنند. آنها افرادی هستند کاملاً متفاوت با شما و خانوادهتان. اما این تفاوت به معنی خوب بودن یا بد بودن کسی نیست و تفاوتها را نباید به دید برتری نگاه کرد. زمانی که شما آنها را با تفاوتهایشان بپذیرید، دیگر رفتارهایشان شما را آزار نخواهد داد و درک میکنید که هر رفتار و برخوردی که دارند به دلیل شخصیت متفاوتشان است نه به دلیل آزار و اذیت کردن و لج کردن با شما. بهعنوانمثال شما نباید توقع داشته باشید که مادرشوهرتان مانند مادرتان عاشق دیدن فیلم و سریال باشد و یا خواهرشوهرتان درست مانند خواهرتان خونگرم و اجتماعی باشد و ساعتها پای صحبت شما بنشیند. همانطور که شاید خانوادهی شما در نظر همسرتان با خانوادهی خودش تفاوت زیادی داشته باشند و شما توقع دارید که او این تفاوتها را بپذیرد.
برای داشتن سیاست رفتار با خانوادهی شوهر اولین گام قبول کردن تفاوتها و کنار آمدن با آنها است. اما این کنار آمدن به معنی پذیرفتن هر چه که آنها میخواهند نیست، بلکه به این معناست که شما یاد بگیرید که چگونه خودتان باشید و درعینحال خانوادهی همسرتان را هم درک کنید.
۲) خودتان باشید
لازم نیست برای به دست آوردن رضایت خانوادهی همسر، تبدیل به شخصی که آنها میخواهند بشوید. شخصیت شما باید کاملاً مطابق با آنچه خودتان میخواهید باشد، در غیر این صورت بهتدریج از خودتان متنفر خواهید شد و مقصر این موضوع را کسانی میدانید که باعث این تغییر شدهاند، حتی اگر آن شخص همسرتان باشد. قبل از هر چیز شما باید با شخصی ازدواج کنید که شمارا همانطور که هستید بپذیرد و نخواهد از شما شخص دیگری بسازد. شما در کنار این شخص احساس اعتمادبهنفس خواهید داشت و هیچ زمان از خودتان متنفر نمیشوید. زمانی که همسرتان شمارا همانطور که هستید بخواهد، به خانوادهاش هم اجازه نخواهد داد که سعی در تغییر شما داشته باشند و شما هم هیچگاه نباید برای به دست آوردن محبوبیت نزد خانوادهی همسرتان، خودتان را تغییر دهید و بخواهید که نقش آدم دیگری را بازی کنید. با این کار شما نه تنها محبوب نمیشوید بلکه عزت نفستان را هم در نزد آنان از دست میدهید و آنها گمان میکنند که هر طور که بخواهند میتوانند با شما رفتار کنند و شمارا به آدمی تبدیل کنند که خودشان میخواهند و برایشان منفعت دارد. بهعنوانمثال اگر شما شاغل هستید و تنها یک روز تعطیل در هفته دارید، لازم نیست در آن روز کیک و شیرینی و انواع غذاها را بپزید تا کدبانوگریتان را به خانوادهی شوهرتان ثابت کنید، بلکه باید در آنیک روز تعطیل برنامههای شاد با همسرتان بچینید و سعی کنید در کنار او خوش بگذرانید، حتی غذا را هم از بیرون تهیه کنید.
دومین سیاست رفتار با خانوادهی شوهر این است شما طوری محکم برخورد کنید که آنها نه بتوانند و نه بخواهند که شمارا تغییر دهند. در این صورت برایتان شخصیت قائل میشوند و متوجه میشوند که نمیتوانند هر طور که میخواهند با شما رفتار کنند. زمانی دیگران برای شما ارزش قائل میشوند که اولازهمه شما خودتان برای خودتان ارزش قائل شوید. زمانی که شما از خودتان راضی باشید نیازی به تغییر در خود نمیبینید و هر شخصی با هر حرفی نمیتواند روی شما تأثیر بگذارد.
۳) شکایت از شوهر ممنوع!
این بدترین کار است که شما تصور کنید با بردن شکایت نزد خانوادهی همسرتان، مشکلتان حل میشود. با این کار نهتنها مشکل حل نمیشود بلکه آنها از شما کینه به دل میگیرند که بدگویی فرزندشان را کردهاید و سعی میکنند تا از شما ایرادی بگیرند تا این کارتان را جبران کنند و یا به پسرشان یاد بدهند که چگونه در برابر این کار شما رفتار کند. بنابراین با این کار بههیچعنوان مشکلتان حل نمیشود، بلکه تازه باید در برابر حرفوحدیثهای به وجود آمده نیز از خودتان دفاع کنید. شما این کار را نه باید برای خانوادهی همسرتان انجام دهید و نه برای خانوادهی خودتان. زیرا زمانی که شما شکایت شوهرتان را پیش پدر یا مادر خود میبرید باعث ایجاد کدورت در بین آنها میشوید و حتی زمانی هم که مشکلتان حل شود بازهم این دلآزردگی از یاد آنها نخواهد رفت و شاید باعث ایجاد سردی بین خانوادهتان و شوهرتان شود و بهمرورزمان رابطهی آنها مکدر شود که این اولازهمه به ضرر شما تمام خواهد شد.
سومین سیاست رفتار با خانوادهی شوهر به شما میگوید که هیچگاه مشکلاتتان را با همسرتان نزد خانوادهها نبرید و آنها را وارد مشکلات خصوصی خود نکنید. این کار میتواند پای دخالت آنها را به زندگی شما باز کند و حتی به آنها اجازه دهد که برایتان تصمیم بگیرند.
زمانی که شکایت شوهرتان را نزد خانوادهاش میبرید، حتی موقعی هم که مشکلتان تمام شود، بازهم این موضوع از ذهن آنها پاک نمیشود و هرلحظه منتظر کوچکترین خطایی هستند که از شما سر بزند و این کارتان را به شما برگردانند. حتی اگر خیلی دلتان گرفته و نیاز دارید در زمان بحرانها با یک نفر صحبت کنید بهتر است به نزد نزدیکترین دوستتان بروید و با او درد و دل کنید. درد و دل کردن با یک غریبه گزینهی بهتری به شمار میآید اما اگر میتوانید این کار را هم نکنید و مشکلات زندگی مشترکتان را درجایی فاش نکنید.
۴) پول قرض گرفتن ممنوع
بههیچعنوان مشکلات مالی خود را با خانوادهی شوهرتان در میان نگذارید و اجازه ندهید از این موضوعات باخبر شوند و از همه مهمتر از آنها بههیچوجه پول قرض نگیرید. زمانی که آنها از مشکلتان مالی شما باخبر شوند و به شما پول قرض بدهند، بهتدریج به خودشان اجازه میدهند تا در امورات زندگی شما و نحوهی پسانداز و پول خرج کردنتان دخالت کنند و نظر بدهند که این موضوع اصلاً خوب نیست و باعث ایجاد اختلاف بین شما و همسرتان میشود. این را همیشه بدانید که اولین قربانی دعوا و مشکلات با خانوادهی شوهر، رابطهی میان شما و همسرتان است که دچار مشکل میشود و میتواند به بروز سردی در این رابطه بیانجامد.
چهارمین سیاست رفتار با خانوادهی شوهر این است که زمانی که مشکلات مالی رسیدید و نیاز مبرم به پول داشتید تا جایی که میتوانید از یک شخص آگاه راهنمایی بگیرید تا مشکلتان حل شود و حتی اگر میتوانید روش گرفتن وام را امتحان کنید و یا از دوستان و همکارانتان کمک بخواهید، اما به سراغ خانوادهی همسرتان نروید.
۵) همسرتان را واسطه نکنید
بههیچعنوان همسرتان را واسطهی میان مشکلات با خانوادهاش نکنید و حرفهایتان را رک به هر شخصی که با او مشکلدارید بزنید. زمانی که شما برای کوچکترین مشکل برای شکایت نزد همسرتان میآیید و روز و شب به او غر میزنید تا او را علیه خانوادهاش بشورانید، بهمرور خسته میشود و او را نسبت به خودتان سرد میکنید. زیرا زمانی که مدام پشت سر خانوادهاش بدگویی میکنید و از او میخواهید که برایتان پیام ببرد، حس میکند که شما میخواهید خانوادهاش را ازنظرش بی اندازید و او هم درست برعکس عمل میکند و مقابل شما میایستد و از آنها دفاع میکند.
پنجمین سیاست رفتار با خانوادهی شوهر میگوید که اگر مشکلتان را نزد همسرتان بیاورید از او بخواهید که واسطه شود تا حرف شمارا به خانوادهاش برساند، یک آدم ترسو هستید و میترسید از اینکه حرفتان را بزنید و از خودتان دفاع کنید و با این کار فرصت دفاع را از آنها هم میگیرید و همسرتان هم نسبت به شما بدبین شده هر حرف شمارا از سر کینه میبیند و طرف خانوادهاش را میگیرد حتی اگر حق با شما باشد. شجاع و قوی باشید و هر زمان که چیزی شمارا ناراحت کرد، در کمال احترام علت را جویا شوید و از آنها توضیح بخواهید و فرصتی برای دفاع به آنها بدهید. شاید فقط یکسو تفاهم باشد.
یک دختر ایرانی عروس خانوادهی آلمانی شده بود و برای اقامت به آلمان مهاجرت کرده بود. او هر زمان که به خانهی مادر شوهرش میرفت، زمان پختوپز، مادر شوهرش درب آشپزخانه را میبست و او را تنها میگذاشت. او به نظر خودش سالها این بیاحترامی را تحمل کرد و چیزی نگفت اما هر بار کدورتش نسبت به مادر شوهر در دلش بیشتر شد تا مانی که دیگر از این رفتار خسته شد و مستقیم از مادر شوهرش دلیل این کار را پرسید و او توضیح داد که در آلمان برای بیرون نیامدن حرارت گاز در هنگام آشپزی درب آشپزخانه را میبندند. او سالها رنج کشید و نسبت به مادرشوهرش دلچرکین بود بدون اینکه حتی خود او خبر داشته باشد و با یکبار سؤال پرسیدن مستقیم مشکلش حل شد، بدون اینکه به خاطر قضاوت نادرست نزد همسرش کوچک شود.
۶) بی احترامی ممنوع
شما باید در هر شرایطی صبوری خود را حفظ کنید، حتی اگر از شدت خشم دندانهایتان را به همفشار دهید. هر چه که باشد پدر و مادر شوهرتان از شما بزرگتر هستند و شما باید به آنها احترام بگذارید. زمانی که شما احترام آنها را نگهدارید جلوی هرگونه بیحرمتی را نسبت به خودتان میگیرید. اما این به این معنا نیست که توسریخور باشید و هر شخصی که به شما توهین کرد، شما ساکت باشید و گوش بدهید، نه ابداً.
ششمین سیاست رفتار با خانوادهی شوهر این است که شما باید متانت خودتان را حفظ کرده و از بیاحترامی و تندی بپرهیزید. اما اگر به شما بیاحترامی شد در اولین قدم اگر میتوانید آن موقعیت را ترک کنید تا شخص مقابل متوجه حرکت نادرست خود بشود، اما اگر نمیتوانستید این کار را انجام دهید با حفظ صبوری و با مؤدبانهترین کلمات جواب توهین را بدهید تا شمارا حقیر تصور نکنند و گمان نکنند که هر طور دلشان میخواهد میتوانند با شما سخن بگویند. اگر در جواب هرگونه بیاحترامی شما هم بخواهید جبران کنید اولازهمه خودتان را کوچک کردهاید و بعد در نظر همسرتان حقیر میشوید و گاهی هم ممکن است او در جمع به شما تذکر بدهد که کمی مؤدب باشید که اگر این اتفاق بیفتد شما درون خودتان هزاران بار میشکنید و از شوهرتان متنفر میشوید. پس بهگونهای رفتار نکنید که کسی بخواهد و یا بتواند به شما تذکر بدهد که مؤدب باشید و حرمت نگهدارید .
این راهم بدانید که هرزمانی که دیوار حرمت و احترامها بین شما و خانوادهی شوهرتان بشکند دیگر قابلترمیم نخواهد بود و بهقولمعروف رویتان به یکدیگر باز میشود و قباحت اینگونه رفتارها از بین میرود.
در آخر باید این نکته را متذکر شوم که هیچچیز نباید بر روی رابطهی زن و شوهر تأثیرگذار باشد و رفتار خانوادهی همسر ملاک چگونه رفتار کردن با همسر قرار بگیرد. زیرا آنها خانوادهی او هستند و نه خود او. در برخی موارد حتی شاید شوهرتان هم رفتار خانوادهاش را قبول نداشته باشد، اما کاری هم نمیتواند بکند زیرا هر چه که باشد آنها خانوادهاش هستند.
این شما هستید که چگونگی رفتار خانوادهی شوهرتان را با خودتان تعیین میکنید. پس بهتر است از همان اول حد و حدود را مشخص کنید و با دشمنی و یا صمیمیت بیشازحد این مرزها را جابهجا نکنید و بههیچعنوان نگذارید پایهی روابط شما با همسرتان به خاطر یک سری اختلاف با خانوادهها سست شود. سعی کنید سیاست رفتار با خانوادهی شوهر را در تمام مراحل زندگیتان بهکارگیرید، حتی زمانی که همه چیز خوب است.