در مرحله آشنایی با وکیل چه سوالاتی را از او بپرسیم؟
از این ستون تا آن ستون فرج است!
این مثل را تا به حال بارها شنیدهایم و همهی ما میدانیم امکان دارد گاهی در موقعیتها و لحظات حساس و دقایق آخر، ورق برگردد و تمام شرایط عوض شود. در دنیای مدرن و متمدن امروزی قانون حرف اول را میزند و همه چیز بر پایهی قانون برنامه ریزی شده است.
حال ممکن است هرکدام از ما در شرایطی اسیر شویم که از هر طرف قانون محصورمان کند و راه فراری نداشته باشیم. در این شرایط نیاز داریم تا شخصی از بیرون گود به دادمان برسد و حریف قانون شود و یا به عبارتی همان فرج بین دو ستون شود!
در مورد تمامی مسائل قانونی امروزه، نیاز به یک وکیل امری ضروری و غیرقابل اجتناب است. قانون در عین سادگی آن قدر پیچیده است که افراد عادی از زیر و بم آن خبر نداشته باشند و به یک متخصص در این امر احتیاج داشته باشند. گاهی ممکن است شخصی گرفتار پروندهای شود که از نظر خودش هیچ راه حلی نداشته باشد اما درصورتیکه در واقع با دو تبصرهی ساده آن پرونده میتواند به نفع او حل شود. به همین دلیل است که بهتر است برای هرگونهی پروندهی حقوقی و کیفری یک وکیل برای خودمان در نظر بگیریم تا کار را به دست کاردانش سپرده باشیم.
استخدام وکیل امری ضروری و در عین حال حساس است. شما باید مطمئن شوید فردی که به عنوان وکیل به او مراجعه میکنید توانائی حل پروندهی شما را داشته باشد و مشکلی بر روی مشکل شما نگذارد، که البته احتمال چنین مسئلهای بسیار ناچیز است. اما به هر حال شما باید در این زمینه اطمینان خاطر کسب کنید.
سؤال پرسیدن ذاتاً وظیفهی وکلا است اما برای اینکه مطمئن شوید که آیا وکیلی که انتخاب کردهاید مهارت و صلاحیت کافی را در مورد پروندهی شما را دارد یا خیر، نیاز است که در جلسهی اول یا همان جلسهی آشنایی چندین سؤال از او بپرسید تا به اطمینان خاطر برسید. در این جلسه شما باید در قالب یک وکیل با هوش بروید و سؤالات مهمی را از موکل خود یا همان وکیل آیندهتان بپرسید تا با خیال راحت بتوانید پروندهتان را به دست او بسپارید.
در اینجا مسئلهای که مهم است این است که بدانید چگونه سوالاتی باید بپرسید تا به مقصود خود و اطلاعات مورد نیاز درباره تبحر و مهارت وکیل برسید.
در این مقاله ما قصد داریم تا چندین نمونه از این سؤالات را در اختیارتان قرار دهیم تا بتوانید با پرسیدن این سؤالها به مقصودتان برسید و در همان جلسهی اول، وکیل خود را به خوبی بشناسید.
۸ سوال مهمی که در همان ابتدا باید از وکیل خود بپرسید
۱) آیا تابهحال پروندهای مشابه پروندهی من انجام دادهاید؟
این سؤال باید اولین سؤال شما باشد. زیرا مهمترین سؤال است. تجربه خریدنی نیست! اگر پروندهی شما پروندهی حساسی است بهتر است سراغ وکیلی بروید که قبلاً در اینگونه موارد تجربه داشته است و بداند که با چه شرایطی ممکن است روبهرو شود. یک وکیل باتجربهی مشابه در زمینهی پروندهی شما باعث میشود که هم در پول و هم در زمان خود صرفهجویی کنید و تا بیشترین حد ممکن به برد خود اطمینان داشته باشید.
بعد از اینکه در مورد این سؤال از وکیل خود پاسخ مثبت شنیدید، نباید فقط به یک بلهی ساده اکتفا کنید و از این مسئله بگذرید. از او کمی در مورد جزئیات پروندههای مشابهی که به آنها رسیدگی کرده است پرس و جو کنید. مثلاً بپرسید که با چه دلایل و مدارکی پروندهی قبلی را پیش برده است و نتیجه چه چیزی را در برداشته است؟ آیا در پرونده یا پروندههای قبلی پیروز شده است و اگرنه دلیل شکستش چه چیزی بوده است؟
اصلاً در مورد پرسیدن چنین سؤالاتی احساس نگرانی و یا خجالت نکنید، زیرا وکیل شما موظف است حس کنجکاوی شما را در مورد خود ارضا کند.
۲) چند سال سابقهی کار دارید؟
این حق شماست که بدانید که با یک فارغ التحصیل تازه از دانشکدهی حقوق طرفید یا یک کارکشتهی حقوقی. باتجربهها معمولاً آن فوت کوزهگری را بلدند و در لحظات حساس با یک فرمان شمارا نجات میدهند. اصلاً نگران نباشید و احساس عذاب وجدان نداشته باشید اگر نمیتوانید به یک تازه کار اعتماد کنید. شما در اینجور مواقع فقط باید به فکر خود و منافعتان باشید و خودتان را نجات دهید و مطمئن باشید اگر شما یک وکیل تازه کار را انتخاب نکنید، قطعاً بیکار نمیماند و نانش آجر نمیشود. اما ممکن است اگر او را انتخاب کنید پروندهای که به دست یک وکیل کار کشته بهراحتی حل میشده، کمی با بالا پائین همراه شود و یا در بدترین حالت شکست بخورد. سعی کنید وکیلانی که انتخاب می کنید بین پنج تا ده سال سابقهی وکالت داشته باشند، اگر هم بیشتر باشد که عالیست.
۳) آیا شما خودتان مستقیم مسئولیت پروندهی من را میپذیرید؟
یک واقعیتی که شاید هرکدام از ما آن را ندانیم این است که وقتی به یک شرکت حقوقی مراجعه میکنیم و برای پروندهی خود با یک وکیل قرارداد میبندیم، درواقع آن وکیل همان شخصی نیست که قرار است پروندهی ما را پیش ببرد. گاهی اوقات در اینجور شرایط، مراحل مختلف پرونده اعم از تحقیقات، جمعآوری مدارک و هزار جور کار دیگر توسط کارآموزان انجام میشود و حتی گاهی اوقات ممکن است که همان کارآموزان برای دفاع از شما در دادگاه حضور یابند. این دیگر بستگی به نظر شما و حساسیت پروندهی شما دارد که کدام مورد را ترجیح دهید.
در برخی موارد پرونده آنقدر سبک و روال است که فرقی نمیکند چه کسی آن را انجام دهد، فقط همینکه یک مرد قانون به جای شما در دادگاه حاضر شود کفایت میکند و دیگر تجربه و میزان سابقهی کاری او مهم نیست. اما اگر پروندهی حساسی در دست دارید، حتماً مطمئن شوید همان وکیلی که به سراغ او رفتهاید و در موردش مطمئن شدهاید، مسئولیت پروندهی شمارا به عهده گیرد و کار را به کار آموزان نسپرد.
این نکته، نکتهی بسیار مهمی است که شاید هرکسی آن را نداند( اما شما میدانید) و تا مرحلهی آخر رسیدگی به پروندهاش هم از این موضوع مطلع نشود. اما حال که شما این موضوع را میدانید بهتر است کمی روی آن حساس شوید.
۴) روند شما در مورد پروندهی من چگونه خواهد بود؟
این حق شماست که بدانید که پروندهی شما قرار است به چه صورت پیش برود. شما از همان ابتدا باید از جزئیات تمام مراحل آگاه شوید تا بدانید که در آینده به چه صورت قرار است با وکیل خود همکاری کنید. قرار نیست شما پرونده را به دست وکیل بسپارید و تا روز دادگاه از او خداحافظی کنید و دیگر او را نبینید، ملاقات شما تازه قرار است شروع بشود و باید با همفکری یکدیگر موضوع را حل کنید و کاری که وکیل شما میکند این است که مدارک و ادلهی شمارا به شکل مورد قبول قانون ویرایش میکند و در اختیار قاضی یا مسئول پرونده میگذارد. درواقع اصلکاری شما هستید که باید راه را هموار کنید و از همان ابتدا باید بدانید که برنامهها قرار است به چه صورت پیش برود.
۵) نتیجهی احتمالی پروندهی من چیست؟
در اینجا قرار نیست شما حتماً یک پاسخ مثبت بگیرید، بلکه باید از وکیل خود توقع داشته باشید تا با شما صادق باشد و با توجه به تجربهی خود و وضعیت پروندهی شما، صادقانه به شما بگوید که چه فکر میکند و قرار است به کجا برسید. اینکه یک وکیل بتواند بهدرستی حدس بزند که نتیجهی کار دقیقاً چه خواهد شد، نشانهی اعتماد به نفس او است حتی اگر پاسخش به شما منفی باشد. پس در اینگونه شرایط پاسخ منفی یا درصد کم احتمال پیروزی را نشانهی بیکفایتی و بیتجربگی وکیل خود ندانید و به جواب او اعتماد داشته باشید.
۶) آیا راهحل دیگری برای حل مشکل من وجود دارد؟
در برخی موارد مشکلات بهگونهای هستند که حتماً باید به دادگاه یا دادسرا ارجاع داده شوند و حتماً یک قاضی به آنها رسیدگی کند که در این صورت وقت و هزینهی بسیار زیادی را میطلبند و در برخی موارد هم شاید نتیجه اصلاً بهدلخواه نباشد. اما گاهی هم یک سری پروندهها هستند که بدون ارجاع داده شدن به دادگاه حل میشوند و دیگر نیازی به پیمودن چنین مسیر طولانیای و صرف هزینه و وقت زیادی نیست. به عنوان مثال پروندههای شکایات را در نظر بگیرید، در اکثر موارد میتوان قبل از اینکه پرونده به مراجع قانونی برسد، با گرفتن رضایت از طرف مقابل پرونده را حل کرد و به طور کامل بست. مسلماً چنین راههایی بسیار آسانتر از راه اول هستند و بدون ایجاد درگیری طولانیمدت به پایان میرسند. اگر چنین راهحلهایی برای پروندهی شما وجود داشته باشد باید از وکیلتان بخواهید که از همان ابتدا شمارا در جریان بگذارد. به هر حال همیشه میانبرها کوتاهتر هستند.
۷) هزینهها به چه صورت است؟
اصلاً خجالت نکشید و از همان اول این سؤال را بپرسید. به هر حال این شما هستید که باید هزینهها را بپردازید و باید بدانید که میزان هزینه با بودجهی شما سازگار است یا خیر. از همان ابتدا از وکیلتان در مورد دست مزدی که قرار است به او بدهید بپرسید و همچنین از او بپرسید که این دستمزد باید به چه گونهای پرداخت شود؟ آیا همان ابتدا باید همهی دستمزد را به او بپردازید یا میتوانید در چندین مرحله این کار را انجام دهید؟ آیا باید به صورت نقد پرداخت شود یا راه دیگری هم وجود دارد؟
بعد از سؤال در مورد دستمزد وکیلتان باید از دیگر هزینههای جانبی در مورد پرونده بپرسید. زیرا در برخی پروندههای سنگین لازم است که در بسیاری از موارد گوناگون هزینه کنید تا به مدارک کافی برسید و بتوانید پرونده را به نفع خودتان به پایان برسانید.
۸) زمینهی کاری پروندههای شما معمولاً چیست؟
در مورد مشکلات قانونی موارد بسیار زیادی وجود دارد که در اینگونه موارد شخص نیاز به یک وکیل دارد. به عنوان مثال وکیلی را در نظر بگیرید که اغلب با شرکتهای مختلف قرارداد میبندد تا مسئول رسیدگی به کارهای روزمرهی حقوقی آنها باشد و معمولاً به پروندهی دیگری بهجز این موارد رسیدگی نمیکند. اگر شما هم در زمینهی حقوقی شرکت خود مثلاً پرداخت مالیات به مشکل برخوردید، چنین وکیلی یک گزینهی مناسب برای شما بهحساب میآید، چرا که تبحر او در این زمینه است.
اما حال وکیل دیگری را در نظر بگیرید که معمولاً روی پروندههای جنایی کار میکند و معمولاً باید زمان و انرژی زیادی را بر روی این پروندهها بگذارد تا بتواند آنها را به نتیجه برساند. چنین وکیلی میداند که پروندههای جنایی بسیار پر پیچ و خم هستند و معمولاً باید تمام وقت روی آنها کار کند. اگر شما هم چنین پروندهای دارید باید به سراغ اینگونه وکیلها بروید تا کار شما را راحتتر کنند.
به همین دلیل است که شما از همان ابتدا باید دربارهی زمینهی کاری وکیل خود مطلع شوید و بدانید که پروندههای زیادی را در موارد مشابه شما به پایان رسانده است.
نکتهای که بازهم در آخر متذکر میشویم این است که هر کاری را به دست کسی بسپارید که از آن کار سررشته دارد و در مورد مسائل قانونی خودتان پا پیش نگذارید و اجازه بدهید که یک وکیل کاردان و شایسته از شما دفاع کند تا نتیجه همانی شود که دلتان میخواهد. خوشبختانه در کشورمان وکیلهای بسیار زیادی هستند که باتجربهی بسیار بالا و دستمزدهای خیلی کم قادر به همکاری با شما و پذیرفتن مسئولیت پروندههای شما هستند. پس بهتر است در اینگونه مواقع خساست را کنار گذاشته و با یک هزینهی اندک، نتیجهی مطلوب را رقم بزنید. در غیر این صورت زمانی که همهچیز علیه شما تمام میشود، تازه متوجه میشوید که میتوانستید با یک مدرک کوچک نتیجه را عوض کنید و آن زمان است که دیگر افسوس فایدهای ندارد.